آن روی سکه، نگاهی به بازی هنگامه قاضیانی در «سرزمین مادری»
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۵۴۷۳
یکی از نکات مهم سریال «سرزمین مادری»، تبحر کمال تبریزی در انتخاب بازیگران برای نقشهای اصلی است. تبریزی سال ۱۳۸۶ بعد از اینکه بازی قاضیانی را در فیلم «به همین سادگی» دیده است، تصمیم گرفته نقش جمیله را در این سریال به او واگذار کند؛ انتخابی عجیب و پرریسک، اما بسیار هوشمندانه که نتیجه درخشانی در پی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این انتخاب باعث شد قاضیانی سال ۱۳۸۷، درست یک سال بعد از ایفای نقش طاهره مهربان، درونگرا و ساکت فیلم رضا میرکریمی، در قالب زنی جدی و خشن، جذبه و خشونت را در اوج کمال به نمایش بگذارد. اگر سریال «سرزمین مادری» همان زمان پخش میشد، قاضیانی در کنار نقش طاهره، با «جمیله» هم ماندگار میشد.
به گزارش فیلمنیوز، در قسمتهای ابتدایی سریال «سرزمین کهن» با شخصیت «جمیله» درحالی آشنا شدیم که با سنگدلی تمام مقابل رهی میایستاد و با رفتار بسیار زشتی او را از خانه بیرون میکرد. همین معرفی ابتدایی کافی بود که از آن به بعد انجام هیچ حرکت خشنی را از او بعید ندانیم. هنگامه قاضیانی در این نقش تلاش میکند مدام قدرتش را به رخ بکشد و جز عمهخانم از کس دیگری حساب نمیبرد. او به همه افراد خانواده بخصوص رهی نگاهی از بالا دارد و با حرکات چشم و ابرو، این موقعیت را به درستی نمایش میدهد.
هنگامه قاضیانی با آنالیز درستی که از کاراکتر «جمیله» داشته توانسته تصویری باورپذیر از این زن در سریال «سرزمین مادری» ارائه دهدیکی از ویژگیهای مهم شخصیت جمیله، جایگاه اجتماعی بالایش است؛ چیزی که او را از عروس دیگر عمهخانم یعنی سوسن با بازی میترا حجار متفاوت میکند. جمیله توسط خود عمه از میان اشراف انتخاب شده و جایگاه ویژهای نزد او دارد. برخلاف سوسن که از طبقه پایین جامعه آمده و عمه او را به رسمیت نمیشناسند.
قاضیانی تلاش میکند این تفاوت جایگاه با عروس دیگر خانواده را به درستی منتقل کند. به همین دلیل هم کم حرف میزند و تسلط زیادی روی گفتارش دارد، اما با اخم و نگاههای شماتتآمیزش کاری میکند حساب کار دست همه بیاید.
در قسمتهای ابتدایی سریال «سرزمین مادری» با دختری خودخواه و نمکنشناس به اسم شاپرک روبهرو میشویم که به رهی توهین میکند و بعد از مدتی میفهمیم دختر جمیله است؛ زنی که دخترش را هم مثل خودش بار آورده و مدام او را از معاشرت با افراد پایینتر از خودش نهی میکند. جمیله رهی را بسیار سطح پایین و دور از شخصیت خانوادگیشان میداند و به همین دلیل هم به خودش اجازه میدهد با او چنین رفتاری داشته باشد و این مسئله به دخترش هم منتقل شده است.
پس از گذشت زمان، وقتی رهی و شاپرک به صلح میرسد، جمیله حتی روی احساسات آنها هم مداخله میکند تا مبادا دخترش با افرادی دور از شأن و شخصیت خانوادگیاش رشد کند. در قسمت جدید سریال جمیله مقابل رهی میایستد تا به دوستی او با پسرش هم خاتمه دهد.
نکته قابل توجه اینجاست که با وجود خصومتی که با رهی دارد، حتی حاضر نمیشود با او همکلام شود. این مسئله به همان شخصیت درست و دقیقی برمیگردد که برای جمیله طراحی شده و قاضیانی به بهترین شکل ایفا کرده است.
هنگامه قاضیانی یکسال بعد از بازی در نقش «طاهره» در فیلم «به همین سادگی» بازی در سریال «سرزمین مادری» را قبول میکندهنگامه قاضیانی زمانی ایفای نقش جمیله را پذیرفت که پیش از آن به خاطر بازی در «به همین سادگی»، با نقش طاهره آرام و مهربان در در نقطه اوج قرار گرفته بود و سیمرغی در کارنامه داشت. پس از پذیرش این نقش، باید از آن قالب بیرون میآمد و تا جایی از خشونت میرسید که گوش یک پسربچه را بپیچاند و عذابش دهد؛ سکانسی که خود قاضیانی در مصاحبهای آن را یکی از سختترین بخشهای بازیاش عنوان کرده و گفته: «باور نمیکنید که بعد از هر پلان، چقدر از علی شادمان معذرتخواهی میکردم. واقعا توی این نقش عذابش دادم. اگر پشت صحنه را ببینید متوجه میشوید من در یک پلان دارم گوش علی شادمان را میپیچانم و بعد از پایان پلان، چشمهایم پر از اشک میشود و تا مدتها مدام ازش عذرخواهی میکردم که اذیتش کردم.»
آنچه جذابیت این نقش را بیشتر میکند این است که کمال تبریزی با دیدن بازی قاضیانی در «به همین سادگی» تصمیم گرفته او را برای نقش جمیله انتخاب کند؛ نقشی که بارها از طاهره دور است و تبحر تبریزی در انتخاب بازیگران را میرساند.
در حال حاضر هشت قسمت از سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی منتشر شده و علاوه بر فیلمنامه و کارگردانی، بازی بازیگرانی مثل علی شادمان، بیتا فرهی، امیر آقایی، میترا حجار و هنگامه قاضیانی جزو نکات مثبت آن تا به اینجای کار به حساب میآید.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سرزمین مادری سریال کمال تبریزی هنگامه قاضیانی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل هنگامه قاضیانی همین سادگی سرزمین مادری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۵۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.